Currently browsing

Page 2

در آن لحظه

در آن لحظه که من از پنجره بیرون نگاه کردم کلاغی روی بام خانه ی همسایه ی ما بود و بر چیزی …

The Leafless Garden

The cloud with its cold damp skinHas embraced the sky tightly; The leafless orchardIs alone day and nightWith his pure and sad …

و ندانستن

شست باران بهاران هر چه هر جا بود یک شب پاک اهورایی بود و پیدا بود بر بلندی همگنان خاموش گرد هم …

مرداب

این نه آب است کآتش را کند خاموش !با تو گویم ، لولی لول گریبان چاک ;آبیاری می کنم اندوه زار خاطر …

تسلی و سلام

(برای پیر محمد محمد آبادی (محمد مصدق دیدی دلا که یار نیامد؟ گرد آمد و سوار نیامد بگداخت شمع و سوخت سراپای …

Condolence and Greeting

For Dr. Mohammad Mosadeq Did you see, O mate, that the friend didn’t come?The dust arrived but the horsemen didn’t come. The …

Dandelion

Dandelion!, Say, from where you are coming,From where and what news you have brought?May you bring good tidings!, butIn vain your roamAround …

زندگی

بر زمین افتاده پخشیده ست دست و پا گسترده تا هر جا از کجا ؟ کی ؟ کس نمی داند و نمی …

منزلی در دوردست

منزلی در دوردستی هست بی شک هر مسافر را اینچنین دانسته بودم ، وین چنین دانم لیک ای ندانم چون و چند …

شهابها و شب

از ظلمتِ رمیده خبر می دهد سحر شب رفت و با سپیده خبر می دهد سحر از اخترِ شبان رمه ی شب …